جستجو
-
۱تصویر
عریضه صونا خانم، ۱۳۴۶ ق
دادخواهی صونا خانم، دختر علی هرزندی جدید از محال مرند، خطاب به آیت الله آقا میرزا صادق مجتهد، در خصوص اینکه شهباز نام با کمک جهانگیر ساکن هرزند جدید او را با زور از چشمه سار کشیده و به خانه ملا محمد حسن هرزندی برده، پس از یک روز توقیف و تهدید بدون اقرار عقد نامه نوشته اند و قریب یک سال است که او به واسطه امنیه و عدلیه تحت فشار و سرگردانی است. حاجی شیخ مناف مرندی بدون تحقیق و از دور ملا محمد حسن را تصدیق و امضا کرده است و مجریان با همین امضای حاجی شیخ مناف می خواهند صونا خانم را اجباراً و خلاف شرع به شهباز بدهند و او به موجب این عریضه دادخواهی و تظلم کرده است.
-
۱تصویر
عریضه میرزا عبدالحسین درباره فرار همسرش، ۱۳۴۶ ق
عریضه میرزا عبدالحسین خیاط به حجة الاسلام میرزا صادق آقا مجتهد در خصوص اینکه حاجی شیخ حسن و جعفر نام همسر عقدی وی را فریب داده و نویسنده در این خصوص به حجة الاسلام نامه نوشته بوده است؛ ریاست امنیه شهر به امنیه مرند دستور داده تا زن را از خانه شیخ حسن و جعفر برده و توقیف کردند، سپس حاجی شیخ به خیال شیطانی خود و با حیله و مکر شبانه سند عقد درست کرده و با کمک جعفر زن را از توقیف خارج کرده و فرار کرده اند. او احتمال می دهد که به شهر آمده باشند و درخواست کرده که گماشتگان میرزا صادق جستجو کنند تا حاج شیخ حسن را پیدا کرده که توسط شرع به مجازات خود برسد.
-
۱تصویر
عریضه به نزهت الدوله
عریضه عبدالله قزاق ساکن قریه سفیدان به نزهت الدوله درباره خیانت حسن سلطان که غله دهات را که قرار بوده به رعایا بدهد به آن ها نداده و اظهاراتش درباره سرقت از غله انبار خلاف و دروغ بوده، و سیصد بند یونجه از قریه دیگر آورده به تایه و یونجه خودش اضافه کرده و خدا را شاهد گرفته که حسن یاور درصدد تضییع مال و پایمال کردن رعیت و ارباب است و اینکه در موقع مساعد هم از هر نفر ده شاهی رشوه میگیرد. عبدالله در انتها از خانم نزهت الدوله درخواست مبلغ سی تومان قرض میکند که شش ماه بعد با مرابحه پرداخت کند.
-
۲تصویر
نامۀ حمید السلطان به عمید لشکر، ۱۳۰۳ ش
نامه به تاریخ اول دلو [بهمن] ۱۳۰۳ ش احتمالا از حمید السلطان به عمید لشکر، که محتوای آن به شرح زیر است: از رسیدن نامه ۲۳ جدی [دی] و دریافت ۲۵ تومان برات عهده تاجر دیلمقانی و دادن وجه به سر کار علیه [مادر عمید لشکر؟] خبر میدهد، درباره تأخیر در دریافت حقوق اداری دو ماه قوس و جدی نوشته و دلیل تأخیر را نرسیدن اجازه پرداخت از طهران به مالیه دانسته است، به نگرانی آقای مقتدر از نرسیدن نامه از مخاطب اشاره کرده است و از زمهریر و احوال خود می نویسد، از تسطیح طرق و افتتاح خیابان قونقار، خراب کردن بازارچه نوبر، و این که تعمیرات هنوز به محله آنها نرسیده است. به دلیل زیادی برف و انسداد راهها از ولایت...